مطالب سایت

خانه » مهدی همزه، رئیس هیئت‌مدیره انجمن پرستاران شاغل در بخش خصوصی در گفت‌وگو با «شرق»:‌ کسی صدای پرستاران بیمارستان‌های خصوصی را نمی‌شنود

مهدی همزه، رئیس هیئت‌مدیره انجمن پرستاران شاغل در بخش خصوصی در گفت‌وگو با «شرق»:‌ کسی صدای پرستاران بیمارستان‌های خصوصی را نمی‌شنود

پرستاران به‌عنوان یکی از ارکان اصلی نظام سلامت، نقشی حیاتی در ارائه خدمات درمانی و مراقبتی ایفا می‌کنند. این نقش در دوران پاندمی کرونا برجسته‌تر شد، اما هم‌زمان ضعف‌ها و مشکلات ساختاری در وضعیت شغلی و رفاهی پرستاران، به‌ویژه آنهایی که در بخش خصوصی کار می‌کنند، بیش‌از‌پیش نمایان شد.

شهرزاد همتی: پرستاران به‌عنوان یکی از ارکان اصلی نظام سلامت، نقشی حیاتی در ارائه خدمات درمانی و مراقبتی ایفا می‌کنند. این نقش در دوران پاندمی کرونا برجسته‌تر شد، اما هم‌زمان ضعف‌ها و مشکلات ساختاری در وضعیت شغلی و رفاهی پرستاران، به‌ویژه آنهایی که در بخش خصوصی کار می‌کنند، بیش‌از‌پیش نمایان شد. پرستاران شاغل در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی خصوصی با مشکلاتی روبه‌رو هستند که ناشی از نبود حمایت‌های کافی، پرداخت ناکافی حقوق، اضافه‌کاری‌های بی‌مزد و نبود امنیت شغلی است. این مسائل نه‌تنها بر کیفیت زندگی این افراد، بلکه بر کیفیت خدمات درمانی ارائه‌شده به بیماران نیز تأثیر مستقیم دارد. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های پرستاران شاغل در بخش خصوصی، پایین‌بودن حقوق و دستمزد است. طبق گزارش‌ها، بسیاری از پرستاران در مراکز درمانی خصوصی حقوقی دریافت می‌کنند که حتی با حداقل حقوق مصوب وزارت کار هم فاصله دارد. در برخی موارد، دستمزد پرستاران در بیمارستان‌های خصوصی تا ۳۰ درصد کمتر از پرستاران شاغل در بخش دولتی است. این در حالی است که وظایف و فشار کاری پرستاران در بخش خصوصی اغلب بیشتر است، چرا‌که بیمارستان‌های خصوصی به دنبال افزایش سود خود، از کاهش تعداد پرسنل و تحمیل اضافه‌کاری اجباری به پرستاران استفاده می‌کنند. پرداخت با تأخیر نیز از دیگر معضلات رایج در بخش خصوصی است. بسیاری از بیمارستان‌های خصوصی، حقوق پرستاران را با چندین ماه تأخیر پرداخت می‌کنند و این مسئله مشکلات معیشتی جدی برای پرستاران ایجاد می‌کند. برخی از پرستاران حتی از پرداخت‌نشدن مزایای قانونی نظیر بیمه، حق اولاد، اضافه‌کاری و پاداش‌های سالانه نیز گلایه دارند. همچنین فشار کاری در محیط‌های بیمارستانی، به‌ویژه در بیمارستان‌های خصوصی، از دیگر مشکلات مهم پرستاران است. بسیاری از بیمارستان‌های خصوصی به دلیل کاهش هزینه‌ها، از استخدام تعداد کافی پرستار خودداری می‌کنند. این امر باعث می‌شود که پرستاران موجود با فشار کاری بیشتری مواجه شوند. اضافه‌کاری‌های اجباری، شیفت‌های طولانی و نبود زمان کافی برای استراحت از‌جمله چالش‌هایی است که پرستاران در این بخش با آن مواجه هستند. طبق استانداردهای جهانی، نسبت پرستار به بیمار در بخش بستری بیمارستان‌ها باید یک پرستار به سه بیمار باشد. اما در بسیاری از بیمارستان‌های خصوصی ایران، این نسبت به یک به هفت یا حتی بالاتر می‌رسد. این فشار کاری نه‌تنها سلامت جسمی و روانی پرستاران را به خطر می‌اندازد، بلکه کیفیت مراقبت از بیماران را نیز کاهش می‌دهد. پرستاران شاغل در بخش خصوصی از امنیت شغلی کمتری در مقایسه با همتایان خود در بخش دولتی برخوردارند. در‌حالی‌که بسیاری از پرستاران بخش دولتی استخدام رسمی هستند و از حقوق بازنشستگی، بیمه و دیگر مزایای شغلی برخوردارند، پرستاران بخش خصوصی عمدتا با قراردادهای موقت و کوتاه‌مدت کار می‌کنند. این نوع قراردادها، امکان اخراج ناگهانی و بدون دلیل را فراهم می‌کند و پرستاران را در شرایطی ناپایدار قرار می‌دهد. بسیاری از بیمارستان‌های خصوصی نیز از قراردادهای سفیدامضا استفاده می‌کنند که در آن، کارفرما می‌تواند شرایط قرارداد را به‌ صورت یک‌جانبه تغییر دهد. این مسئله باعث می‌شود که پرستاران نتوانند از حقوق خود دفاع کنند و در برابر استثمار شغلی آسیب‌پذیرتر شوند. یکی دیگر از مشکلات اساسی پرستاران بخش خصوصی، نبود حمایت قانونی و صنفی کافی است. بسیاری از این پرستاران به دلیل نوع قراردادها و فشار کاری، امکان اعتراض به شرایط شغلی خود را ندارند. اگرچه نهادهایی مانند سازمان نظام پرستاری برای حمایت از حقوق پرستاران وجود دارد، اما بسیاری از پرستاران معتقدند که این نهادها قدرت کافی برای مقابله با تخلفات کارفرمایان بخش خصوصی را ندارند. مسئله‌ای که به نظر می‌رسد گروهی از پرستاران با تشکیل انجمن پرستاران، بهیاران و کمک‌پرستاران بخش خصوصی تهران در‌صدد رفع آن بر آمده‌اند. شرایط کاری دشوار، فشار روانی ناشی از مواجهه با بیماران بدحال و کمبود حمایت‌های اجتماعی و مالی، به فرسودگی شغلی گسترده در میان پرستاران بخش خصوصی منجر شده است. فرسودگی شغلی یکی از مهم‌ترین عوامل کاهش انگیزه کاری و افزایش نرخ ترک شغل در میان پرستاران است.

مطالعات نشان داده‌اند که نرخ افسردگی، اضطراب و استرس شغلی در میان پرستاران بخش خصوصی بیشتر از میانگین جمعیت عمومی است. این وضعیت نه‌تنها زندگی شخصی پرستاران را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه کیفیت مراقبت ارائه‌شده به بیماران را نیز کاهش می‌دهد. یکی دیگر از مشکلات پرستاران شاغل در بخش خصوصی، دسترسی‌نداشتن به فرصت‌های آموزشی و ارتقای شغلی است. در‌حالی‌که پرستاران بخش دولتی اغلب به برنامه‌های آموزشی و دوره‌های تخصصی دسترسی دارند، پرستاران بخش خصوصی به دلیل نبود حمایت‌های مالی از سوی کارفرمایان، از این فرصت‌ها محروم می‌مانند.

نبود امکان ارتقای شغلی نیز باعث کاهش انگیزه کاری در میان پرستاران می‌شود. بسیاری از پرستاران بخش خصوصی معتقدند که با وجود سال‌ها تجربه کاری، شانس کمی برای ارتقا به سطوح بالاتر شغلی دارند. طبق گزارش‌های غیررسمی، حدود ۴۰ درصد از پرستاران کشور در بخش خصوصی مشغول به کار هستند. این گروه از پرستاران به‌ طور میانگین ۲۰ تا ۳۰ درصد کمتر از پرستاران بخش دولتی حقوق دریافت می‌کنند. همچنین، حدود ۷۰ درصد از پرستاران شاغل در بخش خصوصی از قراردادهای موقت و کوتاه‌مدت برخوردارند. مطالعات نشان داده‌اند که ۶۰ درصد از پرستاران بخش خصوصی از فشار کاری بالا و حدود ۷۵ درصد از مشکلات معیشتی شدید گلایه دارند. این آمارها نشان‌دهنده وضعیت بحرانی این قشر از جامعه است که در نظام سلامت نقشی حیاتی ایفا می‌کنند.

برای بهبود وضعیت پرستاران شاغل در بخش خصوصی، اقدامات متعددی لازم است. به گفته مهدی همزه، رئیس انجمن حمایت از پرستاران و کمک‌پرستاران و بهیاران شاغل در بخش خصوصی، از‌جمله این اقدامات می‌توان به افزایش نظارت دولت بر بیمارستان‌های خصوصی و اجرای قوانین کار مرتبط با حقوق و مزایای پرستاران اشاره کرد. همچنین، ارائه بیمه‌های حمایتی، افزایش حقوق و دستمزدها و کاهش فشار کاری از دیگر اقداماتی است که می‌تواند به بهبود شرایط کاری پرستاران کمک کند. پرستاران شاغل در بخش خصوصی، با وجود نقش حیاتی‌شان در نظام سلامت، با مشکلات متعددی روبه‌رو هستند که نه‌تنها زندگی شخصی آنها، بلکه کیفیت خدمات درمانی ارائه‌شده به بیماران را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. برای کاهش این مشکلات و ارتقای جایگاه پرستاران در بخش خصوصی، توجه بیشتر دولت، کارفرمایان و نهادهای صنفی به این قشر از جامعه ضروری است. بدون‌شک، حمایت از پرستاران، سرمایه‌گذاری بر سلامت جامعه است. گفت‌وگوی پیش‌روی شما با مهدی همزه، ریاست انجمن تازه شکل‌گرفته حمایت از پرستاران شاغل در بخش خصوصی، است. شاید برای‌تان جالب باشد اگر بگوییم تمام اعتراضات یک سال گذشته پرستاران و وعده‌های داده‌شده تنها معطوف به پرستاران شاغل در بیمارستان‌های دولتی است و سهم پرستاران بخش خصوصی تقریبا هیچ است. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه خواهید خواند

آقای همزه خیلی خوش آمدید. ابتدا خودتان را معرفی کنید، درباره کاری که انجام می‌دهید، سازمانی که دارید و دلیل به‌وجود‌آمدن سازمان پرستاران بخش خصوصی توضیح دهید.

با سلام، خیلی ممنون که پذیرفتید تا با هم صحبت کنیم. ابتدا خودم را معرفی کنم. مهدی همزه هستم، کارشناس پرستاری، کارشناس حقوق و کارشناس ارشد حقوق بشر. رشته اصلی من پرستاری بوده و سال‌ها در این رشته در مراکز درمانی خصوصی کار کردم. بعد از این‌همه سال کارکردن متوجه شدیم متأسفانه خلأ بزرگی در مراکز درمانی خصوصی و در پرستاری وجود دارد؛ اینکه این مراکز متولی خاصی برای پیگیری حقوق‌شان ندارند. با ممارست با دوستان تلاش کردیم و انجمن پرستاران مراکز درمانی خصوصی شهر تهران را توانستیم طبق قانون کار، ماده ۱۰۱ یعنی صنفی کارگری قانون کار، ثبت کنیم که انجمن صنفی کارگری پرستاران بخش خصوصی شهر تهران شد. بعد از شناسایی این انجمن به‌عنوان یک انجمن رسمی، توانستیم با اداره کار، با کانون عالی اصناف کارگری و با نظام پرستاری وزارت بهداشت تعامل‌هایی داشته باشیم برای اینکه مشکلات سیستم درمان بخش خصوصی را بتوانیم بازگو کنیم و پرستارانی که در این حوزه کار می‌کنند، مشکلات و کسری‌های آنها را بیان کنیم که درنهایت بتوانیم کمکی به ارتقای نظام سلامت کشور بکنیم. با توجه به ظرفیتی که در این قسمت است، خوشبختانه برون‌سپاری و اهمیت‌دادن به این قسم، خیلی خوب اتفاق افتاده است و خیلی قوی هستند، یعنی بخش خصوصی در تهران، الان ۵۵ بیمارستان دارد. فقط کارشناس پرستاری آن را حساب کنید، شاید قریب به چهار هزار نفر دارند که با بچه‌های اتاق عمل، هوش‌بری و کمک‌پرستار و بهیار حساب کنید، شاید نزدیک به هفت، هشت هزار نفر آنجا را می‌چرخانند. متأسفانه به‌ خاطر دوگانگی که وجود دارد، بین قانون کار و نظارتی که از طرف وزارت بهداشت می‌شود، خیلی از قوانینی که در حوزه پرستاری تصویب می‌شود و سال‌های سال است در بخش دولتی اجرا می‌شود، در این بیمارستان‌ها جایی از اعراب ندارد، یعنی عملا مجلس قانونی را برای پرستاران تصویب می‌کند، آیین‌نامه‌های آن نوشته می‌شود و در بخش دولتی اجرا می‌شود. معاونت پرستاری وزارت بهداشت اجرای آن در بخش دولتی را پیگیری می‌کند. سازمان نظام پرستاری، اجرای آن در بخش دولتی را پیگیری می‌کند. صداوسیما آن را بولد می‌کند. این را که چند درصد اجرا می‌شود، کار ندارم ولی می‌خواهند و مطالبه می‌کنند، ولی در این بخش اصلا کسی مطالبه هم نمی‌کند، یعنی عملا پرستاری هستید که کارتان و ماهیت آن همان است، در یک شهر کار می‌کنید، چه‌بسا در یک خیابان کار می‌کنید، ولی متأسفانه آنجا قانون بهره‌وری دارد، قانون تعرفه‌گذاری دارد. مثلا شما پرستارید و در بیمارستان مفید واقع در خیابان شریعتی کار می‌کنید. پرستاری هم در بیمارستان ایرانمهر و در همان خیابان شاغل است. اختلاف‌شان هم کلا چند کیلومتری بیشتر نیست. آنجا (بیمارستان مفید) قانون بهره‌وری دارد، قانون تعرفه‌گذاری دارد. اما در ایرانمهر نه قانون بهره‌وری دارید، نه قانون تعرفه‌گذاری. هیچ کسی هم نیست بگوید قانون‌هایی که اجرا می‌شود در این حیطه، چرا به این پرستاران بخش خصوصی برنمی‌گردد؟ اگر قرار است به پرستار تعلق بگیرد، باید به همه تعلق بگیرد. اگر به ماهیت شغل تعلق می‌گیرد، باید به همه تعلق بگیرد. اینکه ایشان در بخش دولتی مشغول شده و مثلا سختی کارش اندازه کار پرستار در بخش خصوصی است، برخی آیتم‌ها را می‌گیرد ولی به این طرف نمی‌دهند. این طرف اصلا نمی‌تواند صحبت کند. متأسفانه این نوسان‌های حقوقی و نقصان‌هایی که هست، وادار شدیم که چنین انجمنی را تشکیل دهیم و پیگیر چنین حقوقی باشیم.

الان نحوه حقوق‌دهی و تعرفه‌گذاری برای پرداخت حقوق بین پرستاران دولتی و خصوصی متفاوت است؟ آنها مانند کارمندان دولت محاسبه می‌شوند و شما کارگری محاسبه می‌شوید؟

بله دقیقا. کلا اگر درباره پرستاری صحبت کنیم، کلا درآمد و حقوقش به نسبت زحمتی که می‌کشد و به نسبت مسئولیتی که دارد، واقعا کم است. متأسفانه تازه آنجایی خیلی نارضایتی پیش می‌آید که الان در جامعه هم می‌بینید که اختلاف هم زیاد است، یعنی فکر کنید اختلاف درآمدی پرستار با پزشک خیلی زیاد است که در هیچ جای دنیا چنین نُرمی وجود ندارد. این اختلاف باعث نارضایی شدید می‌شود، یعنی پرستاران بخش خصوصی و دولتی هم ندارد. ولی باز در بخش دولتی، قانون استخدام‌شان، خدمات مدیریت کشوری است. شرایط خودشان را دارند و فوق‌العاده خاصی که دارند

یعنی بخش دولتی الان چیزهایی دارند، به آنها کم می‌دهند بابت آن چیزها، ولی ما در بخش خصوصی اصلا آنها را نداریم.‌ قانون بهره‌وری نظام سلامت در کارکنان بالینی‌ مصوب ۱۳۸۸ است و آیین‌نامه آن هست و الان در بخش دولتی نزدیک به ۱۴، ۱۵ سال است‌ اجرا می‌شود، ولی در بخش خصوصی اصلا محلی از اعراب ندارد. ‌قانون می‌گوید پرستاری به‌عنوان یک شغل سخت و زیان‌آور‌ شناخته شده است و ساعت کاری آن نسبت به پرسنل عادی کمتر است. تازه این هم نسبت به شیفتی که می‌دهند و نسبت به بخشی که کار می‌کنند کمتر است. یعنی یک نیروی تازه‌وارد شاید طرحی اگر بخواهد در بخش دولتی برود، مثلا با ۱۵۰ ساعت برنامه‌اش بسته می‌شود. تازه ۱۵۰ ساعتی که مثلا شاید مجموعش ۱۰، ۱۱ شب بشود.‌‌ ولی یک نیرو با ۲۵ سال سابقه خدمت در بخش خصوصی باید ۱۵ شبش را برود تا تازه برنامه‌اش بسته شود. یعنی تفاوت و اختلاف ۶۰، ۷۰ ساعتی با هم دارند. آنها می‌گویند موظفی‌مان را می‌رویم و اضافه سر کار نمی‌رویم. دعوای دولت این است که اضافه بیایید، اضافه‌کاری شما را جای مثلا ساعتی ۲۵ هزار تومان، ۸۵ هزار تومان می‌دهم. اما اصلا این اضافه‌کاری برای ما نیست. یعنی باید موظفی‌مان را اندازه یک کارگری که در شغل دیگری کار می‌کند و شاید ماهیت شغل آن فرق می‌کند، پر کنیم. مانند قانون کار. این موظفی متأسفانه از ما کم نمی‌شود. قانون بعدی که ‌از سال ۱۴۰۱ لازم‌الاجرا شده که آن هم تازه تصویبش برای ۸۶ بوده و لازم‌الاجرا‌شدنش از ۱۴۰۱ بوده‌، قانون تعرفه‌گذاری است که باز آیین‌نامه‌هایش در بخش دولتی نوشته و اجرا شده، پرداختی‌هایی می‌گیرند. پرداختی هم به این صورت است که از بیمار می‌گیرند، از بیمه می‌گیرند. یعنی در صورت‌حساب بیمار، خدمات پرستاری و تعرفه آن درج می‌شود. این را در بخش دولتی برمی‌دارند، بازپرداخت به پرستار می‌کنند. در بخش خصوصی این را از ۱۴۰۱ می‌گیرند، ولی بازپرداختی به پرستار بابت آن ندارند. عملا بیمار در صورت‌حسابش می‌آید که خدمات پرستاری خورده است. صورت‌حساب هنگفتی هم به او داده‌اند که باید پرداخت کند. اما کارانه پرستار چقدر است؟ به او لطف کردند یک یا دو میلیون در ماه کارانه می‌دهند. در‌صورتی‌که کارانه واقعی اگر آن بازپرداخت انجام شود، رقمش خیلی بیشتر از این حرف‌هاست. اتفاق‌هایی که متأسفانه به این صورت افتاده‌، باعث دلسردی در جامعه پرستاری شده ‌است.

 در چند ماه گذشته اعتراض‌های ‌گسترده‌ای از سوی پرستاران داشتیم. با شما که تلفنی ‌صحبت کردم، همین‌طور قبل از گفت‌وگو، فرمودید این ماجرا اصلا متوجه پرستاران بخش خصوصی نبود. درست است؟

بله.

 چرا؟

گفتم به‌ خاطر ماهیت بخش خصوصی‌، اولا اغلب کسانی که در این بخش ‌کار می‌کنند، چندان پایبند به سیستم خصوصی خود نیستند. یعنی خیلی راحت بیمارستان را رها می‌کنند و می‌روند. مثلا خود مدیران عامل و هیئت‌مدیره‌ها نمی‌گذارند انسجامی در کارکنان رخ دهد که چنین اعتراض‌هایی کنند. بعد هم مطالبه متأسفانه مشخص نیست. نهادسازی ندارند. در بخش دولتی، خانه کارگر و نظام پرستاری هست که می‌توانند اینها را با هم هماهنگ کنند و پیوند بزنند، ولی متأسفانه در بخش خصوصی ما نهادی برای این کار نداریم.

یعنی حتی زیر نظر نظام پرستاری هم نیستید؟

بله، نظام پرستاری که جامع برای کل پرستاران است، ولی برای پیگیری مطالبات، تازه امسال توانستیم در نظام پرستاری ‌با کمک و حمایتی که رئیس نظام پرستاری اخیر،‌ دکتر نجاتیان، داشته است، ‌کارگروه مراکز درمانی خصوصی را بزنیم. یعنی تا الان اصلا نبوده است. تا الان نظام پرستاری کاری با بخش خصوصی نداشته است. تازه در دوره اخیر، کارگروهی زدیم به‌عنوان کارگروه پرستاران بخش خصوصی که به سمت تهیه مطالبات بخش خصوصی برود که آن هم تازه شروع شده‌ و هنوز منجر به اتفاقی نشده است. بخش خصوصی این‌طور است؛ نگذاشتند انسجامی در بچه‌ها‌ ایجاد شود که بخواهیم مطالبه‌ها را کانالیزه کنیم و بگوییم این مطالبه‌های یک و دو و سه را داریم، راه‌حل به ما بدهید یا اصلا مذاکره کنیم. الان انجمن صنفی کارگری بخش خصوصی هستیم. معادل ما، انجمن صنفی کارفرمایی بخش خصوصی هم داریم. ما به‌عنوان یک صنف کارگری، چندین بار نامه زدیم که با اینها نشستی بگذارید که صحبت کنیم که اصلا آیا می‌خواهید حق و حقوق ما را بدهید یا نمی‌خواهید بدهید و ما از جای دیگری پیگیری کنیم. چنین نشستی هم نگذاشتند.‌ بالاخره کارفرماهای بزرگی هم هستند. درواقع مثلا بیمارستان‌ها با توجه به پتانسیلی که دارند، ‌هم از نظر اقتصادی قوی هستند و هم از نظر هیئت‌مدیره‌. خوشبختانه یا متأسفانه در وزارت بهداشت در هر طبقه‌اش از هر دو پزشک که آنجا هستند، سهامدار سه بیمارستان هستند. یعنی از تمام وزرایی که تا الان داشتیم، ‌آقای دکتر عین‌اللهی، دکتر هاشمی و آقای دکتر ظفرقندی، همه‌ سهامدار بیمارستان‌های خصوصی هستند.‌ وقتی جلو می‌رویم، مثلا می‌خواهد قانون تصویب کند، خودش بعد از وزارت، رئیس هیئت‌مدیره آن بیمارستان می‌شود. این قانون به نفع خودش نیست که جلو ببرد و تصویب کند. این تعارض منافع واقعا به‌ نظرم در وزارت بهداشت نمی‌گذارد ‌بخش خصوصی کارکرد خودش را داشته باشد. در‌صورتی‌که راهکار هم دارد. وزارت بهداشت به راحتی می‌تواند این قوانین حوزه پرستاری را مانند بقیه چیزها که کنترل می‌کند، کنترل کند و از بخش خصوصی بخواهد آن را ‌اجرا کند، ولی متأسفانه نمی‌خواهد.

می‌خواستم از شما بپرسم ‌پرداختی به پرستاران بخش خصوصی با دولتی متفاوت است؟

قانون کار که حداقل مزد را تصویب می‌کند و این حداقل مزد را که داریم؛ مانند ‌قانون کار برای کارگران. حق مسکن دارد، بن خانوار و همه چیز مانند قانون کار است. اینجا بعضی بیمارستان‌ها با توجه به شرایطی که دارند، مثلا کارانه، حق جذب و چیزی می‌دهند، اما در نهایت با دولتی بسیار متفاوت است.

یعنی کمتر است؟

بله کمتر است. مضاف بر اینکه خیلی از اینها اصلا قانون نیست. یعنی وقتی می‌گویم تعرفه‌گذاری یا بهره‌وری برای ما اجرا شود، می‌گویم مرّ قانون اجرا شود که اگر مدیر عوض شد‌ تغییر نکند، نوسان بازار تغییر ایجاد نکند، اینجا مثلا این را می‌بینیم که این مدیر به بخش خصوصی برای مثال به فلان بیمارستان می‌آید، مقداری انسانی‌تر به موضوع نگاه می‌کند، پنج میلیون یا یکی، دو میلیون روی حقوق پرسنلش می‌گذارد. مدیر دیگری می‌آید و می‌گوید برای چه باید بدهیم؟ نمی‌دهیم و قطع می‌کند. ولی وقتی قانون شود و قانون هم اجرا شود، وقتی تعرفه‌ای‌ را که کارکرد خودم است ‌به من پرداخت کنند، دیگر کسی نمی‌تواند آن را از من بگیرد. کل فشار ما این است که این قانون اجرا شود. وقتی بهره‌وری ساعت کار من را کم کند، اگر کار کنم و آن را به ۱۸۰ ساعتی که الان کار می‌کنم برسانم، تفاوتش را باید به صورت اضافه‌کاری بگیرم. حقوقم بالا می‌رود. اگر بخواهم حقوقم بالا رود، الان باید صد ساعت مازاد بر آن ۱۸۰ ساعت کار کنم که ۲۸۰ ساعت کار شود، بعد هم حقوق به ۲۰ یا ۲۱ و ۲۲ میلیون تومان برسد. در‌صورتی‌که اگر حق و حقوقم را بدهند، با همان یک شیفت کار خودم که مثلا ۱۵ شب سر کار می‌روم، همان مبلغ را می‌گیرم. با همان مبلغ، زندگی من می‌چرخد. ولی الان باید صد ساعت اضافه‌تر کار کنم که به آن مبلغ برسد. صد ساعت یعنی حداقل تصور کنید ۱۰ روز از صبح تا غروب سر کار برویم، علاوه بر آن، ۱۰ شب هم سر کار برویم؛ یعنی ۱۸۰ ساعت. صد ساعت اضافه‌تر است.‌ بخش خصوصی هم حتما خودتان رفته‌‌ و بیمارستان‌ها را دیده‌اید؛ مطالباتی که بیماران دارند و مطالباتی که خود پزشکان دارند. بیمار که آنجا می‌رود، انتظار دارد چون هزینه زیادی پرداخت می‌کند، نوع خدمتی که در بخش خصوصی دریافت می‌کند با بخش دولتی متفاوت باشد. بالطبع زحمت‌های همکاران در آن بخش بیشتر است. همیشه مثالم این است که بیماری به ایستگاه پرستاری در بخش خصوصی بگوید کار دارم، باید همراه او بروید، نمی‌توانید بگویید برو من نیم‌ساعت دیگر می‌آیم. در بخش دولتی هم کار کرده‌ایم. کارکردن در بخش خصوصی، ظرفیت‌های واقعا خاصی می‌خواهد، روحیه‌ای می‌خواهد که در آن بخش کار کند. متأسفانه اینها دیده نمی‌شود؛ فشار کاری زیاد، حجم کاری بالا، هیچ‌کدام از قوانین اجرا نمی‌شود و تبعیضی که این وسط اتفاق می‌افتد. شغلی با رشته‌ای که کسی کارشناسی خوانده است، در بخش دیگر، جور دیگری به او حقوق می‌دهند. در بخش دیگر هم طور دیگر حقوق می‌دهند. قانون هم تصویب شده و در قانون هم گفته شده که برای همه بخش‌هاست. یعنی هم در قانون تعرفه‌گذاری و هم در قانون بهره‌وری گفته شده برای همه بخش‌های خصوصی، دولتی و غیردولتی. یعنی نام برده است. ولی متأسفانه هیچ مجری و ناظری نیست که نظارت کند ‌چرا این قانون‌ها اجرا نمی‌شوند؟ ‌این‌قدر قانون تصویب می‌کنیم، ولی انگار نه انگار. به‌ خاطر اینکه اگر کسی بخواهد روی اجرای این قانون نظارت کند، نه اداره کار گردن می‌گیرد، نه وزارت بهداشت و نه دادستانی‌. واقعا الان ‌‌مستأصل هستیم که کجا باید برویم که این قانون‌های برزمین‌مانده را اجرا کنند. قانون جدید نمی‌خواهیم، هیچ چیز نمی‌خواهیم، همان‌ها را که اجرا شده‌، می‌خواهیم. فکر می‌کنم مطالبات بخش خصوصی این‌قدر کف مطالبه است؛ یعنی اجرای قانون‌هایی که ۲۰ یا ۱۵ سال است‌ در ایران اجرا می‌شود، این‌قدر کف مطالبه است که اصلا به هر‌کس بگویید این قانون اجرا نشده است، واقعا می‌ماند. هیچ ناظری هم نداریم متاسفانه نظارت نیست.

نحوه جذب به چه شکل است؟ بین دولتی و خصوصی چه تفاوتی هست؟ چه می‌شود که کسی پرستار بخش خصوصی می‌شود و کسی دیگر پرستار بخش دولتی‌؟

‌بخش خصوصی دو مدل جذب دارد؛ عده‌ای از بچه‌ها بعد از فارغ‌التحصیلی، طرح‌شان را می‌گذرانند و دیگر تمایلی به کار‌کردن در بخش دولتی ندارند؛ چون بخش دولتی آزمون استخدام دارد، کارهای خودش را دارد، مشکلات خودش را دارد و بچه‌ها دوست ندارند کار کنند. الان مقداری بالا برده‌اند. سال‌های قبل این‌طور هم نبود. جذب در بخش دولتی خیلی محدود بود. شیفت به سمت بخش خصوصی می‌شدند که اینجا کار کنند. عده‌ای از بچه‌ها هم هستند که اضافه‌کار به آنجا می‌آیند. یعنی شیفت اصلی را در بخش دولتی می‌دهند، به‌عنوان کار دوم به بخش خصوصی می‌آیند و کار می‌کنند تا درآمد بالاتری داشته باشند. این یک دوگانگی است. آنجا با حقوق و مزایای دیگر و اینجا با حقوق و مزایای دیگر کار می‌کنند.

در همه سال‌هایی که کار می‌کردیم، پرستاران زن بخش خصوصی گلایه‌های زیادی داشتند، می‌دیدیم حتی چارچوب‌هایی برای آنها تعیین می‌شود که خیلی اذیت‌کننده است. مانند نوع پوشش، نوع آرایش و…‌ برای این چطور؟ جدا از حقوق و حقوق مادی که اینها دارند، حقوق معنوی هم مدنظرتان هست؟ مانند چنین چیزهایی که به ‌هر حال همه ما هم در بیمارستان دولتی رفتیم و هم بیمارستان خصوصی. قطعا شاید اگر به ‌صورت طولانی‌ بیماری در بیمارستان داشته باشید، احتمال دارد با پرستاری دوست شوید و صحبت کنید. ما که خبرنگار هم هستیم. با ما در این موارد تماس هم گرفته می‌شود. زنان شاغل در بخش خصوصی، مسائل خیلی جدی‌ای دارند. علاوه بر بحث دستمزد و نوع کارشان، ‌انگار از نظر جنسیتی مورد تبعیض قرار می‌گیرند. درباره این چه پاسخی دارید؟

بخش خصوصی کلا خیلی از چارچوب‌ها را متأسفانه در رفاهی پرسنل، در توجه به شرایط پرسنل رعایت نمی‌کند. زن‌ها هم با توجه به اینکه درصد بالایی از پرسنل پرستاری را شامل می‌شوند، بالطبع شامل همین تبعیض می‌شوند. یکی از تبعیض‌هایی که شاید در‌باره مادر‌بودن خانم‌های پرستار در بیمارستان‌های خصوصی انجام می‌شود، که متأسفانه منجر به ترک کار خیلی از آنها هم می‌شود -الان هم درصد بالایی ترک کار شده است- عدم توجه به حقوق مادر‌بودن آنهاست. یعنی همکار ما که در بخش خصوصی‌ مادر می‌شود، دیگر نه حق مهد قابل توجهی دارد، نه ایاب‌و‌ذهاب قابل توجه و نه مهد‌کودک در محل کار دارد. با این درآمدی که دارد، وقتی هیچ‌کدام از این آیتم‌ها را ندارد، مجبور است خانه‌نشین شود. کاری که سال‌ها انجام داده، بیمه‌ای که سال‌ها برایش رد شده و زحمت کشیده را رها کند و از بچه پرستاری کند. در بقیه زمینه‌ها هم چنین تبعیض‌هایی وجود دارد. هم به این سمت و هم آن سمت، هم نگاه جنسیتی. به‌ هر حال توجه‌های خاصی که به این بُعد شود که حتما پوشش این‌طور باشد -خیلی‌ها قبلا شاید شدیدتر بود- الان با توجه به فضای جامعه مقداری آرام‌تر شده است. ولی به ‌هر حال جایگاهی که به‌عنوان یک زن فقط باید در کار دیده شود، شاید واقعا خیلی از آنها ندارند. در انتخاب‌ها، در گزینش‌ها و ارتقای شغلی مورد توجه قرار می‌گیرد. کسی که دوست دارد، مشکلی ندارد، ولی خانمی که دوست ندارد با این شرایط برخورد کند، برایش اذیت‌کننده و آزاردهنده است. گاهی موجب ترک کار هم می‌شود. موجب تغییر محل کار می‌شود. متأسفانه چیزهایی که مبتلابه است، در بخش خصوصی زیاد است

برای اینها راهکاری وجود دارد؟

راهکار در‌باره بیمارستان، وسایل رفاهی و مهد و… که جزء برنامه‌های ماست، حتما صحبت می‌کنیم. در رابطه با نحوه برخورد و فرهنگ‌سازی با توجه به آموزش‌هایی که داریم، با توجه به شرایطی که ایجاد شده است، حتما دنبال چنین موضوعی هستیم. ولی اینکه بخواهیم راهکار قانونی مانند موردهایی که ذکر کردم داشته باشیم، نه متأسفانه راهکار قانونی پیدا نکردیم. ولی در رابطه با راهکارهای اجتماعی فرهنگی می‌شود درموردشان صحبت کرد.

الان در ایران پرستاری را می‌شود شغل زنانه دید؟ تعداد زنان بیشتر از مردان است یا نه؟

تقریبا تا دهه ۸۰ بله، ولی از دهه ۸۰ به بعد‌ ورودی‌های دانشکده پرستاری تقریبا مساوی و ۵۰-۵۰ شدند. قبلا دانشگاه آزاد فقط پرستار خانم می‌گرفت. الان خانم و آقا دارد. الان با توجه به مشکل‌هایی که مخصوصا ایجاد شده و حقوقی که دریافت می‌کنید، یعنی اگر دو فرزند داشته باشید، در شهر تهران حساب‌و‌کتاب کنید، اصلا نمی‌صرفد آنها را مهد بگذارید و سر کار بروید. خیلی از خانم‌ها خانه‌نشین شده‌اند. برای همین‌ خیلی از خانم‌های پرستار الان متأسفانه خانه‌نشین شده‌اند. آقایان کار می‌کنند. بخش‌هایی که قبلا می‌دیدید ۱۰ پرستار خانم دارد، با توجه به این شرایط، خانم‌ها در خانه نشسته‌اند و تعدادشان خیلی کمتر شده است.

چرا در همه این سال‌ها، این حجم از اجحاف را سازمان نظام پرستاری ندید؟

متأسفانه در پرستاری‌ خلأ خیلی شدید مطالبه‌گری داریم. یعنی شاید هم دیدند. همیشه در اتاق‌های رست‌مان، در ایستگاه‌های پرستاری همیشه این صحبت بوده که چرا این اجحاف‌ها هست؟ یکی هم اینکه مطالبه‌گری کمی در پرستاری داشتیم متأسفانه. بُعد دیگرش این بوده که از کجا مطالبه کنند؟ خود سازمان نظام پرستاری هم هنوز فکر می‌کنم این مشکل‌های بخش خصوصی را دوگانه مانده است که آیا باید از وزارت بهداشت بخواهد یا از وزارت کار؟ این موضوع به عقب برمی‌گشته و همین‌طور بوده است. چون بخش خصوصی به‌ عنوان کار دوم خیلی از بچه‌ها بوده است، مورد توجه قرار نمی‌گرفت. می‌گفت هر زمان خسته شدم، رها می‌کنم و می‌روم و کار نمی‌کنم. نهایتش این بود. اصلا حوصله اینکه بخواهد برود… . یا در بعضی جاها، خود بچه‌ها برای نهادهای کارگری رفتند و تلاش کردند، متأسفانه کارفرما با آنها بدرفتاری کرد، اخراج کرد. در شورای تشخیص اداره کار به جایی نرسیدند و مطالبه‌گری را کنار گذاشتند. ولی کلا در جامعه پرستاری در این یک سال، کمی بولد شده است. مطالبه‌گری خیلی کم است. در بخش دولتی هم کم است. با این حجمی که از پرستاران داریم، نزدیک به ۲۴۰-۲۵۰ هزار پرستاری که در سازمان نظام پرستاری عضو هستند، هر سازمان دیگر، هر نهاد و شغل دیگری بود، این پتانسیل را داشت می‌توانست کارهای خیلی بزرگ‌تری کند. ولی متأسفانه در پرستاری مطالبه‌گری نداریم.

 راه‌حل را چه می‌بینید؟

در بخش خصوصی…، به بخش دولتی که ورود نمی‌کنم چون خیلی در تخصصم نیست. ولی در بخش خصوصی واقعا احساس می‌کنم این دوگانگی باید حل شود. بگوییم تعارض منافع حل شود، کمی شعارگونه است؛ چون به‌ هر حال حل‌کردن تعارض منافع خیلی مشکل‌های عدیده‌ای دارد که دست ما نیست، ولی حداقل این است که این دوگانگی حل شود. یعنی خط مشخص شود که اینها کار وزارتخانه است، وزارت کار، اداره کار استان تهران یا شهر تهران است، اینها هم کار وزارت بهداشت است. در‌نهایت، وزارت بهداشت‌ جایی است که بیمارستان‌ها را می‌سنجد و به آنها اعتبار می‌دهد، آنها را اعتبارسنجی می‌کند و به آنها گرید می‌دهد. دستورالعمل دارد، سنجه دارد. همه‌ چیز به ریز در آن سنجه‌ها آمده است. یعنی به‌راحتی مثلا سنجه را دست‌تان بگیرید و بخواهید بیمارستانی را پایش کنید، به‌راحتی می‌توانید

 

ولی متأسفانه در زمینه نیروی انسانی و پرستاری و اجرای قوانین، این سنجه‌ها نیست. همیشه در جلسه با خود دایره پرستاری وزارتخانه هم گفتم، کسی که این سنجه را نوشته‌ برایش مهم بوده که محلولی که می‌خواهیم دست‌مان را با آن تمیز کنیم و بالای سر مریض برویم، یک الکل داشته باشد یا دو الکل. خیلی مهم است. ایمنی بیمار خیلی مهم است. ولی برایش مهم نبوده کسی که می‌خواهد این کار را کند، باید پرستار این کار را کند. اگر می‌خواهید به ایمنی بیمار اهمیت دهید، اول باید او را راضی کنید. اول باید حق‌و‌حقوق او را بدهید که دستورالعمل‌های شما را اجرا کند. در هر حوزه‌ای، حداقل یک کتاب دستورالعمل جلوی یک نفر می‌گذارید که اصلا از شغل و جایگاه و حقوقش راضی نیست. می‌گویید اینها را اجرا‌کن تا ایمنی بیمار حفظ شود و نظام سلامت ارتقا پیدا کند. خوب نمی‌کند، وقتی انجام نمی‌دهید، می‌گوید اندازه‌ای که حقوق می‌گیرم کار می‌کنم. بعد هیچ ‌چیز در رابطه با اجرای قوانین پرستاری، در رابطه با اجرای قوانین کار، در رابطه با کرامت… . دستمزدی که از آن صحبت می‌کنیم، فقط برای رفع معیشت آدم‌ها نیست، برای این است که کرامت کسی حفظ شود. کرامت کسی جلوی خانواده‌اش، جلوی همکارش، جلوی دوستش. باید دستمزدی به او بدهیم که واقعا احترام او را بیاورد، نه اینکه یک ماه سر کار بیاید و برود با ۱۷ میلیون تومان فیش حقوقی؟ این چه احترامی برای کسی دارد؟ چه انتظاری دارید که او چه چیزی را حفظ کند؟ متأسفانه اینها نادیده گرفته شده است. پیشنهادی که ما به آنها دادیم این است که حداقل در همین سنجه‌های اعتبارسنجی‌های خودمان در ویرایش‌های جدیدشان، با نمره بالا اجرای این قوانین، اهمیت‌دادن به نیروی انسانی را در قوانین مدیریتی خود بگذارند که اگر واقعا مرکزی اجرا نکرد، این اعتبار را نگیرد. مراکزی که مثلا ساختمان و دیوار را خوب می‌سازد، کاشی خوب می‌گذارد، به آنها اعتبار دهید، بعد اصلا برای نیروی انسانی که موتور محرک و چرخ نظام سلامت است… . پرستار واقعا چرخ نظام سلامت است. اگر نباشد‌، اگر جایگاه پرستار افت کند، قطعا نظام سلامت آسیب می‌بیند، چه‌بسا الان دیده است. یعنی الان خودم را مقایسه می‌کنم، همکارانی که ۱۰ سال پیش داشتیم‌ با مطالبات کمتر. الان بچه‌هایی که سر کار می‌آیند… الان نسل جدید، بچه‌هایی که قدیمی‌تر هستند، با آنها که صحبت می‌کنیم، دیگر آن نسل نیستند

شاید مثلا اگر به نسل ما می‌گفتند با این‌قدر ساعت و اضافه‌کاری کار کنید، کار می‌کردند. الان نه، رها می‌کنند و می‌روند. یعنی به‌راحتی اگر حق‌و‌حقوق ندهید‌ می‌روند. چه ‌کسی آسیب می‌بیند؟ نظام سلامت. مهاجرت اضافه می‌شود. روی دانشجوی پرستاری برنامه‌ریزی می‌کنید، چهار سال درس می‌خواند، این طرف و آن طرف. در آخر آن‌قدر ناملایمت در سیستم می‌بیند، با یک دوره و کلاس‌ به‌راحتی پذیرش می‌گیرد و می‌رود. اصلا عرضه و تقاضا؛ در دنیا تقاضا برای پرستاری زیاد است. برای چه در داخل ایران، خودمان بستر فراهم کردیم که اینها بروند؟ از کشورهای حوزه خلیج فارس گرفته تا اسکاندیناوی و اروپای غربی، آمریکا، کانادا، استرالیا، همه پرستار می‌خواهند. با شرایط کاری بسیار بهتر از ما. برای چه یک پرستار باید بماند؟ با این شرایط سخت که این وسط‌ بی‌احترامی در خود دارد، تحقیر دارد، حقوق پایین دارد، مطالبه‌های اضافی پزشکان و بیماران… . متأسفانه فشار روانی که به پرستاران در شغل خودشان وارد می‌شود واقعا زیاد است. شغل است که مسئولیت دارد. فکر کنید عزیزتان را شب تا صبح به دست پرستار می‌سپارید و به خانه می‌روید به این امید که کسی آنجا هست. اگر او با وجدان خودش کار نکند، با کدام قانون می‌خواهید او را پای کار بکشید و بگویید کار کند؟ باید او را جوری تربیت کنید و به او کرامت دهید که با وجدانش کار کند. وگرنه هیچ قانونی، ساعت دو نیمه‌شب، هیچ دوربینی نمی‌تواند من را وادار کند به مریضی سر بزنم، مگر اینکه خودم دلم بسوزد و بروم. من باید راضی باشم که بروم تا این کار را کنم. وگرنه در ایستگاه پرستاری می‌نشینم، چای می‌خورم و کتاب می‌خوانم یا با موبایلم کار می‌کنم. تمام می‌شود این شیفت، صبح می‌روم. هیچ‌کس هم نمی‌تواند مطالبه کند. وقتی من این کار را می‌کنم، وقتی وجدانم را برای مریضم می‌گذارم، پس باید دیده شوم و حق‌و‌حقوقم را به من بدهند. باید کرامتم را حفظ کنند. در بخش خصوصی، یک مدیرعامل به خودش اجازه ندهد به من توهین کند یا در بخش دولتی، مدیری به من نگوید مگر پرستار چه‌ کار می‌کند که این حق‌و‌حقوق را می‌خواهد؟ متأسفانه کرامت انسانی در شغل ما اصلا از طرف کارفرماهای ما یا از طرف مسئولان ما نادیده انگاشته می‌شود. مثلا فکر می‌کنند واقعا پرستار‌ درجه دوی نظام سلامت است، درجه سه نظام سلامت است و جایگاهش با همکاران دیگرش خیلی متفاوت است. متأسفانه دیده‌شدن این‌طوری، باعث افت روحیه همکاران می‌شود. فکر می‌کنم مدیران ما باید مقداری دیدشان را عوض کنند نسبت به پرستاران و نظام سلامت. کارگران نظام سلامت، زحمتکشان نظام سلامت که واقعا زندگی‌بخش‌های آتیه هستند… . چون پزشک می‌آید، مریض را در پنج دقیقه ویزیت می‌کند و می‌رود. آخرش هم یک ساعت در اتاق عمل جراحی می‌کند، مریض را دست پرستار می‌سپارد و می‌رود. اگر این پرستار بی‌روحیه باشد و همه ‌چیزش را فرو‌ریخته‌اید، چطور می‌خواهد پرستاری کند؟ الان متأسفانه می‌بینیم خیلی‌ها در سال‌های آینده اگر با همین فرمان جلو برویم، واقعا افت می‌کند. الان خیلی از بیمارستان‌ها خالی شده‌اند. مجبور شدند اتباع غیرقانونی بگیرند و کار کنند. یعنی الان در خیلی از مراکز، الان بیمارستانی در تهران داریم که ۵۰ پرستارش اتباعی هستند که مجوز کار ندارند. فقط دانشکده خود را در اینجا گذرانده‌اند.

پست قبلی

دیدار دکتر گلپور با رییس انجمن صنفی پرستاران مراکز درمانی خصوصی تهران

پست بعدی

افشاگري رئيس انجمن پرستاران بخش خصوصي از اشتغال پرستاران اتباع فاقد مجوز قانوني در بيمارستان ها

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x